Zechariah 6/14   

و بار دیگر چشمان‌ خود را برافراشته‌،نگریستم‌ و اینك‌ چهار ارابه‌ از میان‌ دو كوه‌ بیرون‌ می‌رفت‌ و كوهها كوههای‌ مسین‌ بود. .1
در ارابۀ اوّل‌ اسبان‌ سرخ‌ و در ارابه‌ دوّم‌ اسبان‌ سیاه‌، .2
و در ارابۀ سوّم‌ اسبان‌ سفید و در ارابۀ چهارم‌ اسبان‌ ابلقِ قوّی‌ بود. .3
و فرشته‌ را كه‌ با من‌ تكلّم‌ می‌نمود خطاب‌ كرده‌، گفتم‌: «ای‌ آقایم‌ اینها چیستند؟» .4
فرشته‌ در جواب‌ من‌ گفت‌: «اینهاچهار روح‌ افلاك‌ می‌باشند كه‌ از ایستادن‌ به‌ حضور مالك‌ تمامی‌ جهان‌ بیرون‌ می‌روند. .5
امّا آنكه‌ اسبان‌ سیاه‌ را دارد، اینها بسوی‌ زمین‌ شمال‌ بیرون‌ می‌روند و اسبان‌ سفید در عقب‌ آنهابیرون‌ می‌روند و ابلقها به‌ زمین‌ جنوب‌ بیرون‌ می‌روند.» .6
و آن‌ اسبان‌ قوّی‌ بیرون‌ رفته‌، آرزو دارند كه‌ بروند و در جهان‌ گردش‌ نمایند؛ و او گفت‌: «بروید و در جهان‌ گردش‌ نمایید.» پس‌ در جهان‌ گردش‌ كردند. .7
و او به‌ من‌ ندا در داد و مرا خطاب‌ كرده‌، گفت‌: «ببین‌ آنهایی‌ كه‌ به‌ زمین‌ شمال‌ بیرون‌ رفته‌اند، خشم‌ مرا در زمین‌ شمال‌ فرو نشانیدند.» .8
و كلام‌ خداوند به‌ من‌ نازل‌ شده‌، گفت‌: .9
«از اسیران‌ یعنی‌ از حَلْدای‌ و طُوبیا و یدَعْیا كه‌ از بابِل‌ آمده‌اند بگیر و در همان‌ روز بیا و به‌ خانه‌ یوشیا ابن‌ صَفَیا داخل‌ شو. .10
پس‌ نقره‌ و طلا بگیر و تاجی‌ ساخته‌، آن‌ را بر سر یهُوشَع‌ بن‌ یهوصادق‌ رئیس‌ كَهَنَه‌ بگذار. .11
و او را خطاب‌ كرده‌، بگو: یهوه‌ صبایوت‌ چنین‌ می‌فرماید و می‌گوید: اینك‌ مردی‌ كه‌ به‌ شاخه‌ مسمّی‌ است‌ و از مكان‌ خود خواهد رویید و هیكل‌ خداوند را بنا خواهد نمود. .12
پس‌ او هیكل‌ خداوند را بنا خواهد نمود و جلال‌ را متحمّل‌ خواهد شد و بر كرسی‌ او جلوس‌ نموده‌، حكمرانی‌ خواهد كرد وبر كرسی‌ او كاهن‌ خواهد بود و مشورت‌ سلامتی‌ در میان‌ هر دو ایشان‌ خواهد بود. .13
و آن‌ تاج‌ برای‌ حالَمْ و طوُبیا و یدَعْیا و حین‌ بن‌ صَفَنْیا به‌ جهت‌ یادگاری‌ در هیكل‌ خداوند خواهد بود. .14
و آنانی‌ كه‌ دورند خواهند آمد و در هیكل‌ خداوند بنا خواهند نمود و خواهید دانست‌ كه‌ یهوه‌ صبایوت‌ مرا نزد شما فرستاده‌ است‌. و اگر قول‌ یهوه‌ خدای‌ خویش‌ را بكلّی‌ اطاعت‌ نمایید این‌ واقع‌ خواهد شد.» .15

  Zechariah 6/14