← Psalms 63/150 → |
[مزمور داود هنگامی که در صحرای یهودا بود] ای خدا، تو خدای من هستی. در سَحَر تو را خواهم طلبید. جان من تشنهٔ تو است و جسدم مشتاق تو در زمینِ خشکِ تشنهٔ بیآب. | .1 |
چنانکه در قدس بر تو نظر کردم تا قوّت و جلال تو را مشاهده کنم. | .2 |
چونکه رحمت تو از حیات نیکوتر است. پس لبهای من ترا تسبیح خواهد خواند. | .3 |
از این رو تا زنده هستم تو را متبارک خواهم خواند. و دستهای خود را به نام تو خواهم برافراشت. | .4 |
جان من سیر خواهد شد چنانکه از مغز و پیه، و زبان من به لبهای شادمانی تو را حمد خواهد گفت، | .5 |
چون تو را بر بستر خود یاد میآورم و در پاسهای شب در تو تفکر میکنم. | .6 |
زیرا تو مددکار من بودهای و زیر سایهٔ بالهای تو شادی خواهم کرد. | .7 |
جان من به تو چسبیده است و دست راست تو مرا تأیید کرده است. | .8 |
و امّا آنانی که قصد جان من دارند هلاک خواهند شد و در اسفل زمین فرو خواهند رفت. | .9 |
ایشان به دم شمشیر سپرده میشوند و نصیب شغالها خواهند شد. | .10 |
امّا پادشاه در خدا شادی خواهد کرد و هر که بدو قسم خورَد، فخر خواهد نمود، زیرا دهان دروغگویان بسته خواهد گردید. | .11 |
← Psalms 63/150 → |