← Psalms 57/150 → |
[برای سالار مغنیان برلاتهلک. مکتوم داود وقتی که از حضور شاؤل به مغاره فرار کرد] ای خدا بر من رحم فرما، بر من رحم فرما! زیرا جانم در تو پناه میبرد، و در سایهٔ بالهای تو پناه میبرم تا این بلایا بگذرد. | .1 |
نزد خدای تعالی آواز خواهم داد، نزد خدایی که همهچیز را برایم تمام میکند. | .2 |
از آسمان فرستاده، مرا خواهد رهانید. زیرا تعاقب کنندهٔ سخت من ملامت میکند، سلاه. خدا رحمت و راستیِ خود را خواهد فرستاد. | .3 |
جان من در میان شیران است. در میان آتشافروزان میخوابم، یعنی آدمیانی که دندانهایشان نیزهها و تیرهاست و زبان ایشان شمشیر بُرَنده است. | .4 |
ای خدا بر آسمانها متعال شو و جلال تو بر تمامیِ جهان. | .5 |
دامی برای پایهایم مهیا ساختند و جانم خم گردید. چاهی پیش رویم کندند، و خود در میانش افتادند، سلاه. | .6 |
دل من مستحکم است؛ خدایا دل من مستحکم است. سرود خواهم خواند و ترنم خواهم نمود. | .7 |
ای جلال من بیدار شو! ای بربط و عود بیدار شو! صبحگاهان من بیدار خواهم شد. | .8 |
ای خداوند تو را در میان امّتها حمد خواهم گفت. تو را در میان قومها تسبیح خواهم خواند. | .9 |
زیرا رحمت تو تا آسمانها عظیم است و راستیِ تو تا افلاک. | .10 |
خدایا بر آسمانها متعال شو، و جلال تو بر تمامیِ جهان. | .11 |
← Psalms 57/150 → |