← Psalms 52/150 → |
[برای سالار مغنیان. قصیدهٔ داود وقتی که دوآغ ادومی آمد و شاؤل را خبر داده، گفت که، داود به خانهٔ اخیمَلَک رفت] ای جبار چرا از بدی فخر میکنی؟رحمت خدا همیشه باقی است. | .1 |
زبان تو شرارت را اختراع میکند، مثل اُستُرهٔ تیز، ای حیله ساز! | .2 |
بدی را از نیکویی بیشتر دوست میداری و دروغ را زیادتر از راست گویی، سلاه. | .3 |
همهٔٔ سخنان مهلک را دوست میداری، ای زبان حیلهباز! | .4 |
خدا نیز تو را تا به ابد هلاک خواهد کرد و تو را ربوده، از مسکن تو خواهد کَند و ریشهٔٔ تو را از زمین زندگان، سلاه. | .5 |
عادلان این را دیده، خواهند ترسید و بر او خواهند خندید، | .6 |
هان این کسی است که خدا را قلعهٔ خویش ننمود، بلکه به کثرت دولت خود توکّل کرد و از بدیِ خویش خود را زورآور ساخت. | .7 |
و امّا من مثل زیتون سبز در خانهٔ خدا هستم. به رحمت خدا توکّل میدارم تا ابدالآباد. | .8 |
تو را همیشه حمد خواهم گفت، زیرا تو این را کردهای. و انتظار نام تو را خواهم کشید زیرا نزد مقدّسان تو نیکوست. | .9 |
← Psalms 52/150 → |