| ← Psalms 45/150 → |
| [برای سالار مغنیان بر سوسنها. قصیدهٔ بنیقورح. سرود حبیبات] دل من به کلام نیکو میجوشد. انشاء خود را دربارهٔٔ پادشاه میگویم. زبان من قلم کاتب ماهر است. | .1 |
| تو جمیلتر هستی از بنیآدم و نعمت بر لبهای تو ریخته شده است. بنابراین، خدا تو را مبارک ساخته است تا ابدالآباد. | .2 |
| ای جبار شمشیر خود را بر ران خود ببند، یعنی جلال و کبریایی خویش را. | .3 |
| و به کبریایی خود سوار شده، غالب شو بجهت راستی و حلم و عدالت؛ و دست راستت چیزهای ترسناک را به تو خواهد آموخت. | .4 |
| به تیرهای تیزِ تو امّتها زیر تو میافتند و به دل دشمنانِ پادشاه فرو میرود. | .5 |
| ای خدا، تخت تو تا ابدالآباد است؛ عصای راستی عصای سلطنت تو است. | .6 |
| عدالت را دوست و شرارت را دشمن داشتی. بنابراین، خدا، خدای تو تو را به روغن شادمانی بیشتر از رفقایت مسح کرده است. | .7 |
| همهٔ رختهای تو مُرّ و عود و سلیخه است، از قصرهای عاج که به تارها تو را خوش ساختند. | .8 |
| دختران پادشاهان از زناننجیب تو هستند. ملکه به دست راستت در طلای اوفیر ایستاده است. | .9 |
| ای دختر بشنو و ببین و گوش خود را فرادار، و قوم خود و خانهٔ پدرت را فراموش کن، | .10 |
| تا پادشاه مشتاق جمال تو بشود، زیرا او خداوند تو است پس او را عبادت نما. | .11 |
| و دختر صور با ارمغانی، و دولتمندان قوم رضامندیِ تو را خواهند طلبید. | .12 |
| دختر پادشاه تماماً در اندرون مجید است و رختهای او با طلا مُرَصَّع است. | .13 |
| به لباس طرازدار نزد پادشاه حاضر میشود. باکرههای همراهان او در عقب وی نزد تو آورده خواهند شد. | .14 |
| به شادمانی و خوشی آورده میشوند و به قصر پادشاه داخل خواهند شد. | .15 |
| به عوض پدرانت پسرانت خواهند بود و ایشان را بر تمامیِ جهان سروران خواهی ساخت. | .16 |
| نام تو را در همهٔٔ دهرها ذکر خواهم کرد. پس قومها تو را حمد خواهند گفت تا ابدالآباد. | .17 |
| ← Psalms 45/150 → |