← Psalms 41/150 → |
[رای سالار مغنیان. مزمور داود] خوشابحال کسی که برای فقیر تفکر میکند. خداوند او را در روز بلا خلاصی خواهد داد. | .1 |
خداوند او را محافظت خواهد کرد و زنده خواهد داشت. او در زمین مبارک خواهد بود و او را به آرزوی دشمنانش تسلیم نخواهی کرد. | .2 |
خداوند او را بر بستر بیماری تأیید خواهد نمود. تمامیِ خوابگاه او را در بیماریاش خواهی گسترانید. | .3 |
من گفتم، ای خداوند بر من رحم نما. جان مرا شفا بده زیرا به تو گناه ورزیدهام. | .4 |
دشمنانم دربارهٔٔ من به بدی سخن میگویند که کی بمیرد و نام او گُم شود. | .5 |
و اگر برای دیدن من بیاید، سخن باطل میگوید و دلش در خود شرارت را جمع میکند. چون بیرون رود آن را شایع میکند. | .6 |
و جمیع خصمانم با یکدیگر بر من نمّامی میکنند و دربارهٔٔ من بدی میاندیشند، | .7 |
که حادثهای مهلک بر او ریخته شده است. و حال که خوابیده است دیگر نخواهد برخاست. | .8 |
و آن دوست خالص من که بر او اعتماد میداشتم که نان مرا نیز میخورْد، پاشنهٔ خود را بر من بلند کرد. | .9 |
و امّا تو ای خداوند بر من رحم فرموده، مرا برپا بدار تا مجازات بدیشان رسانم. | .10 |
از این میدانم که در من رغبت داری زیرا که دشمنم بر من فخر نمینماید. | .11 |
و مرا بهسبب کمالم مستحکم نمودهای و مرا به حضور خویش دائماً قائِم خواهی نمود. | .12 |
یهوه خدای اسرائیل متبارک باد. از ازل تا به ابد. آمین و آمین. | .13 |
← Psalms 41/150 → |