← Psalms 22/150 → |
[برای سالار مغنیان بر غزالهٔ صبح. مزمور داود] ای خدای من، ای خدای من، چرا مرا ترک کردهای و از نجات من و سخنان فریادم دور هستی؟ | .1 |
ای خدای من، در روز میخوانم و مرا اجابت نمیکنی، در شب نیز؛ ومرا خاموشی نیست. | .2 |
و امّا تو قدوس هستی، ای که بر تسبیحات اسرائیل نشستهای. | .3 |
پدران ما بر تو توکل داشتند؛ بر تو توکل داشتند و ایشان را خلاصی دادی؛ | .4 |
نزد تو فریاد برآوردند و رهایی یافتند؛ بر تو توکل داشتند، پس خجل نشدند. | .5 |
و امّا من کِرم هستم و انسان نی؛ عار آدمیان هستم و حقیر شمرده شدهٔ قوم. | .6 |
هرکه مرا بیند به من استهزا میکند. لبهای خود را باز میکنند و سرهای خود را میجنبانند [و میگویند]، | .7 |
بر خداوند توکل کن پس او را خلاصی بدهد. او را برهاند چونکه به وی رغبت میدارد. | .8 |
زیرا که تو مرا از شکم بیرون آوردی؛ وقتی که بر آغوش مادر خود بودم مرا مطمئن ساختی. | .9 |
از رحم بر تو انداخته شدم؛ از شکم مادرم خدای من تو هستی. | .10 |
از من دور مباش زیرا تنگی نزدیک است و کسی نیست که مدد کند. | .11 |
گاوان نرِ بسیار دور مرا گرفتهاند؛ زورمندان باشان مرا احاطه کردهاند. | .12 |
دهان خود را بر من باز کردند، مثل شیر درندهٔ غران. | .13 |
مثل آب ریخته شدهام و همهٔٔ استخوانهایم از هم گسیخته؛ دلم مثل موم گردیده، در میان احشایم گداخته شده است. | .14 |
قوّت من مثل سفال خشک شده و زبانم به کامم چسبیده؛ و مرا به خاک موت نهادهای. | .15 |
زیرا سگان دور مرا گرفتهاند؛ جماعت اشرار مرا احاطه کرده، دستها و پایهای مرا سفتهاند. | .16 |
همهٔٔ استخوانهای خود را میشمارم. ایشان به من چشم دوخته، مینگرند. | .17 |
رخت مرا در میان خود تقسیم کردند و بر لباس من قرعه انداختند. | .18 |
امّا تو ای خداوند، دور مباش! ای قوّت من، برای نصرت من شتاب کن. | .19 |
جان مرا از شمشیر خلاص کن و یگانهٔ مرا از دست سگان. | .20 |
مرا از دهان شیر خلاصی ده، ای که از میان شاخهای گاو وحشی مرا اجابت کردهای. | .21 |
نام تو را به برادران خود اعلام خواهم کرد؛ در میان جماعت تو را تسبیح خواهم خواند. | .22 |
ای ترسندگان خداوند او را حمد گویید؛ تمام ذریت یعقوب او را تمجید نمایید و جمیع ذریت اسرائیل از وی بترسید. | .23 |
زیرا مسکنت مسکین را حقیر و خوار نشمرده، و روی خود را از او نپوشانیده است؛ و چون نزد وی فریاد برآورد، او را اجابت فرمود. | .24 |
تسبیح من در جماعت بزرگ از تو است. نذرهای خود را به حضور ترسندگانت ادا خواهم نمود. | .25 |
حلیمان غذا خورده، سیر خواهند شد؛ و طالبان خداوند او را تسبیح خواهند خواند؛ و دلهای شما زیست خواهد کرد تا ابدالآباد. | .26 |
جمیع کرانههای زمین متذکر شده، بسوی خداوند بازگشت خواهند نمود؛ و همهٔٔ قبایل امّتها به حضور تو سجده خواهند کرد. | .27 |
زیرا سلطنت از آن خداوند است و او بر امّتها مسلط است. | .28 |
همهٔ متموّلان زمین غذا خورده، سجده خواهند کرد؛ و به حضور وی هر که به خاک فرو میرود رکوع خواهد نمود؛ و کسی جان خود را زنده نخواهد ساخت. | .29 |
ذریتی او را عبادت خواهند کرد و دربارهٔٔ خداوند طبقهٔ بعد را اِخبار خواهند نمود. | .30 |
ایشان خواهند آمد و از عدالت او خبر خواهند داد قومی را که متولد خواهند شد، که او این کار کرده است. | .31 |
← Psalms 22/150 → |