Job 11/42   

و صُوفَرِ نَعْماتی‌ در جواب‌ گفت‌: .1
«آیا به‌ كثرت‌ سخنان‌ جواب‌ نباید داد و مرد پرگو عادل‌ شمرده‌ شود؟ .2
آیا بیهوده‌گویی‌ تو مردمان‌ را ساكت‌ كند و یا سُخریه‌ كنی‌ و كسی‌ تو را خجل‌ نسازد؟ .3
و می‌گویی‌ تعلیم‌ من‌ پاك‌ است‌،و من‌ در نظر تو بی‌گناه‌ هستم‌. .4
و لیكن‌ كاش‌كه‌ خدا سخن‌ بگوید و لبهای‌ خود را بر تو بگشاید، .5
و اسرار حكمت‌ را برای‌ تو بیان‌ كند. زیرا كه‌ در ماهیت‌ خود دو طرف‌ دارد. پس‌ بدان‌ كه‌ خدا كمتر از گناهانت‌ تو را سزا داده‌ است‌. .6
آیا عمق‌های‌ خدا را می‌توانی‌ دریافت‌ نمود؟ یا به‌ كُنه‌ قادر مطلق‌ توانی‌ رسید؟ .7
مثل‌ بلندیهای‌ آسمان‌ است‌؛ چه‌ خواهی‌ كرد؟ گودتر از هاویه‌ است‌؛ چه‌ توانی‌ دانست‌؟ .8
پیمایش‌ آن‌ از جهان‌ طویل‌تر و از دریا پهن‌تر است‌. .9
اگر سخت‌ بگیرد و حبس‌ نماید و به‌ محاكمه‌ دعوت‌ كند، كیست‌ كه‌ او را ممانعت‌ نماید؟ .10
زیرا كه‌ بطالت‌ مردم‌ را می‌داند و شرارت‌ را می‌بیند اگرچه‌ در آن‌ تأمّل‌ نكند. .11
و مرد جاهل‌ آنوقت‌ فهیم‌ می‌شود كه‌ بچّه‌ خرِ وحشی‌، انسان‌ متولّد شود. .12
اگر تو دل‌ خود را راست‌ سازی‌ و دستهای‌ خود را بسوی‌ او دراز كنی‌، .13
اگر در دست‌ تو شرارت‌ باشد، آن‌ را از خود دور كن‌، و بی‌انصافی‌ در خیمه‌های‌ تو ساكن‌ نشود. .14
پس‌ یقیناً روی‌ خود را بی‌عیب‌ برخواهی‌ افراشت‌، و مستحكم‌ شده‌، نخواهی‌ ترسید. .15
زیرا كه‌ مشقّت‌ خود را فراموش‌ خواهی‌ كرد، و آن‌ را مثل‌ آبِ رفته‌ به‌ یاد خواهی‌ آورد، .16
و روزگار تو از وقت‌ ظهر روشن‌تر خواهد شد، و اگرچه‌ تاریكی‌ باشد، مثل‌ صبح‌ خواهد گشت. .17
و مطمئن‌ خواهی‌ بود چونكه‌ امید داری‌، و اطراف‌ خود را تجسّس‌ نموده‌، ایمن‌ خواهی‌ خوابید. .18
و خواهی‌ خوابید و ترساننـده‌ای‌ نخواهـد بـود، و بسـیاری‌ تـو را تملّق‌ خواهند نمود. .19
لیكن‌ چشمان‌ شریران‌ كاهیـده‌ می‌شـود و ملجـای‌ ایشـان‌ از ایشـان‌ نابـود می‌گردد و امید ایشان‌ جان‌ كندن‌ ایشان‌ است‌.» .20

  Job 11/42