← Deuteronomy 22/34 → |
اگر گاو یا گوسفند برادر خود را گم شده بینی، از او رومگردان. آن را البته نزد برادر خود برگردان. | .1 |
و اگر برادرت نزدیك تو نباشد یا او را نشناسی، آن را به خانۀ خود بیاور و نزد تو بماند، تا برادرت آن را طلب نماید، آنگاه آن را به او رد نما. | .2 |
و به الاغ او چنین كن و بهلباسش چنین عمل نما و به هر چیز گمشدۀ برادرت كه از او گم شود و یافته باشی چنین عمل نما، نمیتوانی از او روگردانی. | .3 |
اگر الاغ یا گاو برادرت را در راه افتاده بینی، از آن رومگردان، البته آن را با او برخیزان. | .4 |
متاع مرد بر زن نباشد، و مرد لباس زن را نپوشد، زیرا هر كه این را كند مكروه یهُوَه خدای توست. | .5 |
اگر اتفاقاً آشیانۀ مرغی در راه به نظر تو آید، خواه بر درخت یا بر زمین، و در آن بچهها یا تخمها باشد، و مادر بر بچهها یا تخمها نشسته، مادر را با بچهها مگیر. | .6 |
مادر را البته رها كن و بچهها را برای خود بگیر، تا برای تو نیكو شود و عمر دراز كنی. | .7 |
چون خانۀ نو بنا كنی، بر پشتبام خود دیواری بساز، مبادا كسی از آن بیفتد و خون بر خانۀ خود بیاوری. | .8 |
در تاكستان خود دو قسم تخم مكار، مبادا تمامی آن، یعنی هم تخمی كه كاشتهای و هم محصول تاكستان، وقف شود. | .9 |
گاو و الاغ را با هم جفت كرده، شیار منما. | .10 |
پارچۀ مختلط از پشم و كتان با هم مپوش. | .11 |
بر چهار گوشۀ رخت خود كه خود را به آن میپوشانی، رشتهها بساز. | .12 |
اگر كسی برای خود زنی گیرد و چون بدو درآید، او را مكروه دارد، | .13 |
و اسباب حرف بدو نسبت داده، از او اسم بد شهرت دهد و گوید این زن را گرفتم و چون به او نزدیكی نمودم، او راباكره نیافتم، | .14 |
آنگاه پدر و مادر آن دختر علامت بكارت دختر را برداشته، نزد مشایخ شهر نزد دروازه بیاورند. | .15 |
و پدر دختر به مشایخ بگوید: «دختر خود را به این مرد به زنی دادهام، و از او كراهت دارد، | .16 |
و اینك اسباب حرف بدو نسبت داده، میگوید دختر تو را باكره نیافتم، و علامت بكارت دختر من این است.» پس جامه را پیش مشایخ شهر بگسترانند. | .17 |
پس مشایخ آن شهر آن مرد را گرفته، تنبیه كنند. | .18 |
و او را صد مثقال نقره جریمه نموده، به پدر دختر بدهند چونكه بر باكره اسرائیل بدنامی آورده است. و او زن وی خواهد بود و در تمامی عمرش نمیتواند او را رها كند. | .19 |
لیكن اگر این سخن راست باشد، و علامت بكارت آن دختر پیدا نشود، | .20 |
آنگاه دختر را نزد در خانۀ پدرش بیرون آورند، و اهل شهرش او را با سنگ سنگسار نمایند تا بمیرد، چونكه در خانۀ پدر خود زنا كرده، در اسرائیل قباحتی نموده است. پس بدی را از میان خود دور كردهای. | .21 |
اگر مردی یافت شود كه با زن شوهرداری همبستر شده باشد، پس هر دو یعنی مردی كه با زن خوابیده است و زن، كشته شوند. پس بدی را از اسرائیل دور كردهای. | .22 |
اگر دختر باكرهای به مردی نامزد شود و دیگری او را در شهر یافته، با او همبستر شود، | .23 |
پس هر دو ایشان را نزد دروازه شهر بیرون آورده، ایشان را با سنگها سنگسار كنند تا بمیرند؛ اما دختر را چونكه در شهر بود و فریاد نكرد، و مرد را چونكه زن همسایۀ خود را ذلیل ساخت، پس بدی را از میان خود دور كردهای. | .24 |
اما اگر آن مرد دختری نامزد را در صحرا یابد و آن مرد به او زور آورده، با او بخوابد، پس آن مرد كه با او خوابید، تنها كشته شود. | .25 |
و اما با دختر هیچ مكن زیرا بر دختر، گناهِ مستلزم موت نیست، بلكه این مثل آن است كه كسی بر همسایۀ خود برخاسته، او را بكشد، | .26 |
چونكه او را در صحرا یافت و دختر نامزد فریاد برآورد و برایش رهانندهای نبود. | .27 |
و اگر مردی دختر باكرهای را كه نامزد نباشد بیابد و او را گرفته، با او همبستر شود و گرفتار شوند، | .28 |
آنكه آن مرد كه با او خوابیده است پنجاه مثقال نقره به پدر دختر بدهد و آن دختر زن او باشد، چونكه او را ذلیل ساخته است و در تمامی عمرش نمیتواند او را رها كند. | .29 |
هیچ كس زن پدر خود را نگیرد و دامن پدر خود را منكشف نسازد. | .30 |
← Deuteronomy 22/34 → |