← 2Chronicles 30/36 → |
و حِزْقیا نزد تمامی اسرائیل و یهودا فرستاد و مكتوبات نیز به افرایم و مَنَسَّی نوشت تا به خانۀ خداوند به اورشلیم بیایند و عید فِصَح را برای یهُوَه خدای اسرائیل نگاه دارند. | .1 |
زیرا كه پادشاه و سرورانش و تمامی جماعت در اورشلیم مشورت كرده بودند كه عید فِصَح رادر ماه دوم نگاه دارند. | .2 |
چونكه در آنوقت نتوانستند آن را نگاه دارند زیرا كاهنان خود را تقدیس كافی ننموده و قوم در اورشلیم جمع نشده بودند. | .3 |
و این امر به نظر پادشاه و تمامی جماعت پسند آمد. | .4 |
پس قرار دادند كه در تمامی اسرائیل از بئرشبع تا دان ندا نمایند كه بیایند و فِصَح را برای یهُوَه خدای اسرائیل در اورشلیم برپا نمایند، زیرا مدت مدیدی بود كه آن را به طوری كه مكتوب است، نگاه نداشته بودند. | .5 |
پس شاطران با مكتوبات از جانب پادشاه و سرورانش، برحسب فرمان پادشاه به تمامی اسرائیل و یهودا رفته، گفتند: «ای بنیاسرائیل به سوی یهُوَه، خدای ابراهیم و اسحاق و اسرائیل باز گشت نمایید تا او به بقیۀ شما كه از دست پادشاهان آشور رستهاید، رجوع نماید. | .6 |
و مثل پدران و برادران خود كه به یهُوَه خدای پدران خویش خیانت ورزیدند، مباشید كه ایشان را محل دهشت چنانكه میبینید گردانیده است. | .7 |
پس مثل پدران خود گردن خود را سخت مسازید بلكه نزد خداوند تواضع نمایید و به قدس او كه آن را تا ابدالا´باد تقدیس نموده است داخل شده، یهُوَه خدای خود را عبادت نمایید تا حدت خشم او از شما برگردد. | .8 |
زیرا اگر به سوی خداوند بازگشت نمایید، برادران و پسران شما به نظر آنانی كه ایشان را به اسیری بردهاند، التفات خواهند یافت و به این زمین مراجعت خواهند نمود، زیرا كه یهُوَه خدای شما مهربان و رحیم است و اگر به سوی او بازگشت نمایید روی خود را از شما بر نخواهد گردانید.» | .9 |
پس شاطران شهر به شهر از زمین افرایم و مَنَسَّی تا زبولون گذشتند، لیكن بر ایشان استهزا و سُخریه مینمودند. | .10 |
اما بعضی از اَشَیر و مَنَسَّیو زَبُولُون تواضع نموده، به اورشلیم آمدند. | .11 |
و دست خدا بر یهودا بود كه ایشان را یك دل بخشد تا فرمان پادشاه و سرورانش را موافق كلام خداوند بجا آورند. | .12 |
پس گروه عظیمی در اورشلیم برای نگاه داشتن عید فطیر در ماه دوم جمع شدند و جماعت، بسیار بزرگ شد. | .13 |
و برخاسته، مذبحهایی را كه در اورشلیم بود خراب كردند و همۀ مذبحهای بخور را خراب كرده، به وادی قِدْرُون انداختند. | .14 |
و در چهاردهم ماه دوم فِصَح را ذبح كردند و كاهنان و لاویان خجالت كشیده، خود را تقدیس نمودند و قربانیهای سوختنی به خانۀ خداوند آوردند. | .15 |
پس در جایهای خود به ترتیب خویش برحسب تورات موسی مرد خدا ایستادند و كاهنان خون را از دست لاویان گرفته، پاشیدند. | .16 |
زیرا چونكه بسیاری از جماعت بودند كه خود را تقدیس ننموده بودند، لاویان مأمور شدند كه قربانیهای فِصَح را به جهت هر كه طاهر نشده بود، ذبح نمایند و ایشان را برای خداوند تقدیس كنند. | .17 |
زیرا گروهی عظیم از قوم یعنی بسیار از افرایم و مَنَسَّی و یسَّاكار و زَبُولُون طاهر نشده بودند؛ و معهذا فِصَح را خوردند لكن نه موافق آنچه نوشته شده بود، زیرا حِزْقیا برای ایشان دعا كرده، گفت: | .18 |
« خداوندِ مهربان، هر كس را كه دل خود را مهیا سازد تا خدا یعنی یهُوَه خدای پدران خویش را طلب نماید بیامرزد، اگرچه موافق طهارت قدس نباشد.» | .19 |
و خداوند حِزْقیا را اجابت نموده، قوم را شفا داد. | .20 |
پس بنیاسرائیل كه در اورشلیم حاضر بودند، عید فطیر را هفت روز به شادی عظیم نگاه داشتند. و لاویان و كاهنان خداوند را روز به روز به آلات تسبیح خداوند حمد میگفتند. | .21 |
وحِزْقیا به جمیع لاویانی كه در خدمت خداوند نیكو ماهر بودند، سخنان دلا´ویز گفت. پس هفت روز مرسوم عید را خوردند و ذبایح سلامتی گذرانیده، یهُوَه خدای پدران خود را تسبیح خواندند. | .22 |
و تمامی جماعت مشورت كردند كه عید را هفت روز دیگر نگاه دارند. پس هفت روز دیگر را با شادمانی نگاه داشتند. | .23 |
زیرا حِزْقیا، پادشاه یهودا هزار گاو و هفت هزار گوسفند به جماعت بخشید و سروران هزار گاو و ده هزار گوسفند به جماعت بخشیدند و بسیاری از كاهنان خویشتن را تقدیس نمودند. | .24 |
و تمامی جماعت یهودا و كاهنان و لاویان و تمامی گروهی كه از اسرائیل آمدند و غریبانی كه از زمین اسرائیل آمدند و (غریبانیكه) در یهودا ساكن بودند، شادی كردند. | .25 |
و شادی عظیمی در اورشلیم رخ نمود زیرا كه از ایام سلیمان بن داود، پادشاه اسرائیل مثل این در اورشلیم واقع نشده بود. | .26 |
پس لاویان كهنه برخاسته، قوم را بركت دادند و آواز ایشان مستجاب گردید و دعای ایشان به مسكن قدس او به آسمان رسید. | .27 |
← 2Chronicles 30/36 → |