← 1Chronicles 10/29 → |
و فلسطینیان با اسرائیل جنگ كردند، و مردان اسرائیل از حضور فلسطینیان فرار كردند و در كوه جِلْبُوع كشته شده، افتادند. | .1 |
و فلسطینیان شاؤل و پسرانش را به سختی تعاقب نمودند، و فلسطینیان پسران شاؤل یوناتان و ابیناداب و مَلْكیشوع را كشتند. | .2 |
و جنگ بر شاؤل سخت شد و تیراندازان او را دریافتند و از تیراندازان مجروح شد. | .3 |
و شاؤل به سلاحدار خود گفت: «شمشیر را بكش و به من فرو بر، مبادا این نامختونان بیایند و مرا افتضاح كنند.» اما سلاحدارش نخواست زیرا كه بسیار میترسید؛ پس شاؤل شمشیر را گرفته بر آن افتاد. | .4 |
و سلاحدارش چون شاؤل را مرده دید، او نیز بر شمشیر افتاده، بمُرد. | .5 |
و شاؤل مُرد و سه پسرش و تمامی اهل خانهاش همراه وی مردند. | .6 |
و چون جمیع مردان اسرائیل كه در وادی بودند، این را دیدند كه لشكر منهزم شده، و شاؤل و پسرانش مردهاند، ایشان نیز شهرهای خود را ترك كرده، گریختند و فلسطینیان آمده، در آنها قرار گرفتند. | .7 |
و روز دیگر واقع شد كه چون فلسطینیان آمدند تا كشتگان را برهنه نمایند، شاؤل و پسرانش را در كوه جِلْبُوع افتاده یافتند. | .8 |
پس او را برهنه ساخته، سَر و اسلحهاش را گرفتند و آنها را به زمین فلسطینیان به هر طرف فرستادند تا به بتها و قوم خود مژده برسانند. | .9 |
و اسلحهاش را در خانۀ خدایان خود گذاشتند و سرش را در خانۀ داجون به دیوار كوبیدند. | .10 |
و چون تمامی اهل یابیش جِلْعاد آنچه را كه فلسطینیان به شاؤل كرده بودند شنیدند، | .11 |
جمیع شجاعان برخاسته، جسد شاؤل و جسدهای پسرانش را برداشته، آنها را به یابیش آورده، استخوانهای ایشان را زیر درخت بلوط كه در یابیش است، دفن كردند و هفت روز روزه داشتند. | .12 |
پس شاؤل به سبب خیانتی كه به خداوند ورزیده بود مُرد، به جهت كلام خداوند كه آن را نگاه نداشته بود، و از این جهت نیز كه از صاحبۀ اجنّه سؤال نموده بود. | .13 |
و چونكه خداوند را نطلبیده بود، او را كُشت و سلطنت او را به داود بن یسَّی برگردانید. | .14 |
← 1Chronicles 10/29 → |