← Revelation 15/22 → |
در آسمان علامت بزرگ و شگفت انگیزی دیدم: هفت فرشته با هفت بلا. آن ها آخرین بلایا هستند، زیرا با آن ها غضب خدا به پایان می رسد. | .1 |
چیزی دیدم که شبیه بحرِ شیشه مانند آمیخته به آتش بود و در کنار این بحر شیشه مانند، آن کسانی که بر حیوان وحشی و پیکرۀ او و عدد اسمش پیروز شده بودند، قرار داشتند و چنگ هایی را که خدا به آن ها داده بود، در دست های شان دیده می شد. | .2 |
آن ها سرود موسی بندۀ خدا و سرود بره را می سرائیدند و می گفتند: «چقدر بزرگ و شگفت انگیز است اعمال تو، ای خداوند، خدای قادر مطلق! چقدر عادلانه و درست است روش های تو، ای پادشاه ملتها! | .3 |
کیست که از تو نترسد، ای خداوند، و نام تو را جلال ندهد؟ زیرا تو تنها مقدسی. همۀ ملتها خواهند آمد و در پیشگاه تو پرستش خواهند نمود، زیرا کارهای عادلانۀ تو بر هیچ کس پوشیده نیست.» | .4 |
بعد از این دیدم که عبادتگاه، یعنی خیمۀ شهادت، در آسمان باز شد | .5 |
و از آن هفت فرشته با هفت بلا بیرون آمد. فرشتگان کتان پاکیزه و نورانی به تن و شالِ زرین به دور سینه داشتند. | .6 |
آنگاه یکی از آن چهار حیوان هفت جام طلایی را که از خشم خدایی که تا به ابد زنده است پُر بود، به هفت فرشته داد | .7 |
و عبادتگاه از دود جلال و قدرت خدا پُر گشت، به طوری که هیچ کس نتوانست تا وقتی که هفت بلای آن هفت فرشته تمام نشده بود، به آن جا وارد شود. | .8 |
← Revelation 15/22 → |