← Psalms 77/150 → |
آواز من بسوی خداست و فریاد می کنم. بسوی خدا فریاد می کنم و او مرا خواهد شنید. | .1 |
در روز پریشانیِ خود خداوند را طلب کردم. در شب نیز دست من برای دعا بلند شده و خسته نگردید و جان من تسلی را ترجیح نداد. | .2 |
خدا را بیاد می آورم و می نالم. تفکر می کنم و روح من حیران می گردد. | .3 |
چشمانم را بیدار نگه داشتی و از پریشانی حرفی زده نمی توانم. | .4 |
به روزگار گذشته فکر می کنم و سالهای قدیم را بیاد می آورم. | .5 |
سرود شبانۀ خود را بیاد می آورم. در دل خود تفکر می کنم و روح من جوینده است. | .6 |
آیا خداوند تا به ابد ترک می کند و دیگر هرگز راضی نخواهد شد؟ | .7 |
آیا رحمت او برای همیشه زایل شده و عهد او تا به ابد باطل گردیده است؟ | .8 |
آیا خدا شفقت خود را از یاد برده و رحمت های خود را در غضب بازداشته است؟ | .9 |
پس گفتم این درد من است که دست راست خدای متعال با من مثل قدیم نیست. | .10 |
در کارهای خداوند تفکر می کنم. بلی، اعمال شگفت انگیز تو را که از قدیم است به یاد می آورم. | .11 |
دربارۀ جمیع کارهای تو می اندیشم و در صنعت های تو تفکر می کنم. | .12 |
ای خدا، طریق تو در قدوسیت است. کیست خدای بزرگ مثل تو، ای خدا؟ | .13 |
تو خدائی هستی که کارهای عجیب می کنی. تو قدرت خود را به همۀ اقوام جهان معروف گردانیده ای. | .14 |
قوم برگزیدۀ خود را به بازوی خود رهانیده ای، یعنی اولادۀ یعقوب و یوسف را. | .15 |
آبها تو را دید، ای خدا، آبها تو را دیده به لرزه آمد و عمق آبها نیز سخت آشفته و لرزان گردید. | .16 |
از ابر ها باران بارید، در آسمان رعد پدید آمد و تیرهای برق تو از هر طرف به جهیدن شروع کردند. | .17 |
صدای رعد تو در گِردباد بود و نورِ برق، جهان را روشن ساخت و زمین آشفته و لرزان گردید. | .18 |
طریق تو در موجهای بحر است و راههای تو در آب های فراوان، اما آثار تو را نمی توان دانست. | .19 |
قوم برگزیدۀ خود را مانند یک چوپان رهبری و به دست موسی و هارون هدایت نمودی. | .20 |
← Psalms 77/150 → |