← Psalms 49/150 → |
ای تمامی قوم ها این را بشنوید! ای تمامی ساکنین روی زمین، گوش گیرید، | .1 |
خورد و بزرگ، ثروتمندان و فقیران! | .2 |
زبانم به حکمت سخن می راند و تفکر دل من پُر از دانایی است. | .3 |
گوش خود را به مثلی فرا می گیرم و با نوای چنگ معمایی خود را حل می کنم. | .4 |
چرا در روزهای مصیبت، وقتیکه شرارت حیله گران احاطه ام کنند، ترسان باشم؟ | .5 |
آنانی که متکی به ثروت خود هستند و به زیادی مال و دارائی خود می بالند، | .6 |
هیچیک از اینها نمی تواند با مال و دارائی خود بهای حیات یکنفر را بپردازد و یا کفارۀ او را به خدا تقدیم کند. | .7 |
زیرا فدیۀ جان ایشان گرانبهاست و غیر قابل دسترسی. | .8 |
هیچ کسی نمی تواند تا به ابد زنده بماند و فساد را نبیند. | .9 |
زیرا می بیند که حکیمان می میرند و جاهلان و احمقان باهم هلاک می گردند و ثروت خود را برای دیگران ترک می کنند. | .10 |
فکر دل ایشان این است که خانه های ایشان دائمی باشد و جایداد ایشان از یک نسل به نسل دیگر. آن ها برای اینکه خاطرۀ شان جاودانی باشد، نام خود را بر زمین های خود می گذارند. | .11 |
لیکن انسان در شکوه خود باقی نمی ماند بلکه همچون حیوان جان می سپارد. | .12 |
این راه ایشان، جهالت ایشان است و نیز سرنوشت بازماندگان ایشان که سخن آن ها را می پسندند. | .13 |
مثل گوسفندان به طرف کشتارگار روانند و موت آن ها را شبانی می کند. صبحگاهان مردمان راستکار بر ایشان حکومت می کند و وجود شان در قبر پوسیده می شوند و خانۀ ابدی شان گور است. | .14 |
اما خدا جان مرا از گور می رهاند زیرا که مرا به حضور خود می برد. | .15 |
پس ترسان مباش، چون شخصی ثروتمند شود و جلال خانۀ او افزوده گردد! | .16 |
زیرا چون بمیرد، چیزی از آن با خود نمی برد و جلالش او را همراهی نخواهد کرد. | .17 |
البته تا وقتیکه زنده است خود را برکت یافته می داند و چون ثروتمند است مردم از او توصیف می کنند، | .18 |
اما عاقبت می میرد و با اجداد خود می پیوندد و دیگر نور را تا به ابد نمی بیند. | .19 |
انسانی که در شکوه است و فهم ندارد، همچون حیوان جان می سپارد. | .20 |
← Psalms 49/150 → |