← Psalms 38/150 → |
ای خداوند، مرا در غضب خود سرزنش مفرما و در خشم خویش تنبیه نکن. | .1 |
تیرهای تو در بدنم فرو رفته اند و دست تو بر من سنگینی می کند. | .2 |
به سبب غضب تو سلامتی در بدنم نیست و به سبب گناه خودم استخوانهایم بدرد آمده اند. | .3 |
زیرا گناهانم از سرم گذشته است و مثل بار گران از طاقتم سنگین تر شده. | .4 |
به سبب حماقت من، زخمهایم متعفن شده و چرک برداشته اند. | .5 |
به خود می پیچم و بکلی خمیده شده ام؛ تمام روز از درد نالیده و بی قرارم. | .6 |
زیرا کمرم از درد می سوزد و سلامتی در بدنم نیست. | .7 |
تمام وجودم ضعیف شده و تحمل خود را از دست داده ام؛ از فغان دل خود می نالم. | .8 |
ای خداوند، از تمام آرزو هایم خبر داری و ناله های من از تو پوشیده نیست. | .9 |
قلب من به شدت می تپد، نیرویم را از دست داده ام و نور در چشمانم نمانده است. | .10 |
دوستان و رفقایم به سبب مصیبتم از من فاصله گرفته اند و خویشاوندانم از من دوری می کنند. | .11 |
دشمنان برای کشتنم دام گسترده اند. بدخواهانم سخنان فتنه انگیز می زنند و همیشه علیه من دسیسه می سنجند. | .12 |
ولی من مثل یک شخص کر نمی شنوم و مانند گنگ حرفی نمی زنم. | .13 |
بلی، مثل کسی گردیده ام که نمی شنود و حرفی در زبان ندارد. | .14 |
اما ای خداوند، امید من به تو است و تو ای خداوند، خدایم جواب می دهی. | .15 |
زیرا گفته ام که مبادا دشمنانم در بدبختی من شاد شوند و وقتی می افتم بر من سرافرازی کنند. | .16 |
نزدیک است از پای درآیم و از دست درد لحظه ای آرام ندارم. | .17 |
به گناه خود اعتراف می کنم و از خطای که کرده ام پشیمانم. | .18 |
دشمنانم سالم و قوی هستند؛ بسیارند آنانی که بی سبب از من نفرت دارند. | .19 |
آنانی که به عوض نیکی بدی می کنند با من دشمنی می ورزند، چون نیکویی را پیروی می کنم. | .20 |
ای خداوند، مرا ترک منما. ای خدای من از من دور مباش! | .21 |
ای خداوندی که نجات من هستی، برای اعانت من تعجیل فرما. | .22 |
← Psalms 38/150 → |