← Psalms 30/150 → |
ای خداوند به تو سپاس می گویم، زیرا که تو مرا نجات بخشیدی و نگذاشتی دشمنانم بر من ظفر یابند. | .1 |
ای خداوند، خدای من، بدربار تو برای کمک زاری کردم و تو مرا شفا دادی. | .2 |
ای خداوند، مرا از لب گور کشیدی و نجات دادی. مرا زنده ساختی تا هلاک نگردم. | .3 |
ای مقدسان خداوند، او را ستایش کنید و با شکرگزاری قدوسیت او را ذکر نمائید. | .4 |
زیرا که غضب او لحظه ای است، اما در لطف او حیات. خوشی صبحگاهان جایگزین گریۀ شامگاهان می گردد. | .5 |
اما من در آسودگی و آرامی خود گفتم: «تا به ابد لغزش نمی خورم.» | .6 |
ای خداوند، از لطف خود مرا مثل کوهی ثابت و پابرجا ساختی، اما وقتی رویت را از من پنهان کردی ترسان و پریشان شدم. | .7 |
ای خداوند، در پیشگاه تو فریاد بر می آورم. نزد خداوند التماس کرده گفتم: | .8 |
«از مرگ و رفتن من به گور چه فایده ای دارد؟ آیا جسد خاک شده می تواند تو را ستایش کند و راستی و وفاداری تو را بیان کند؟ | .9 |
ای خداوند، دعایم را بشنو و بر من رحم کن. ای خداوند مددگار من باش.» | .10 |
تو غم و ماتم مرا به رقص خوشی تبدیل نمودی. تو رخت سوگواری را از من دور کرده و لباس خوشی به من پوشاندی. | .11 |
پس با تمام وجود برای تو سرود می خوانم و سکوت نخواهم کرد. ای خداوند، خدای من، تو را تا به ابد ستایش می کنم. | .12 |
← Psalms 30/150 → |