Jonah 2/4   

یونس از شکم ماهی پیش خداوند، خدای خود دعا کرد و گفت: .1
«در هنگام مصیبت بحضور تو ای خداوند، دعا کردم و تو دعای مرا مستجاب فرمودی. از اعماق دنیای مردگان گریه و زاری کردم و تو آواز گریۀ مرا شنیدی. .2
تو مرا به اعماق بحر انداختی و سیلاب ها مرا غرق کرد، و امواج پُر قدرت تو از سر من گذشت. .3
بخود گفتم که از حضور تو رانده شده ام و دیگر عبادتگاه مقدس ترا نخواهم دید. .4
در آب غرق شدم، گرداب ها احاطه ام کرد و علف ها بدور سرم پیچید. .5
تا پای کوه ها فرو رفتم و زمین برای همیشه در بند های خود نگاهم داشته است. اما تو ای خداوند، خدای من، مرا از گور زنده بیرون آوردی. .6
وقتی در حال مرگ بودم، خداوند را یاد کردم و دعای من به عبادتگاه مقدس به پیشگاه او رسید. .7
آنهائی که بت های باطل را می پرستند از پیروی تو برگشته اند. .8
اما من سرود شکرگزاری را بحضور تو می سرایم و برای تو قربانی و نذرها تقدیم می کنم. نجات ما در دست خداوند است.» .9
سپس ماهی به امر خداوند یونس را از دهان خود به خشکه بینداخت. .10

  Jonah 2/4