Isaiah 14/66   

خداوند بر قوم اسرائیل مهربان می شود و آن ها را دوباره بر می گزیند و به وطن شان باز می گرداند. بیگانگان هم با آن ها در آن سرزمین زندگی می کنند. .1
بسیاری از کشورها در بازگشت قوم اسرائیل به آن ها کمک می کنند. بنی اسرائیل در آن سرزمینی که خداوند به آن ها داده است زن و مرد اقوام دیگر را به غلامی می گیرند و کسانی که قوم اسرائیل را به اسارت برده بودند، خود شان اسیر آن ها می شوند. و اقوامی که بر مردم اسرائیل با زور و جبر حکومت می کردند، خود آن ها فرمانبردار شان می گردند. .2
وقتی خداوند قوم خود را از درد و رنج و روزگارِ سختِ غلامی آسوده کند، .3
آنوقت آن ها به طعنه به پادشاه بابل می گویند: «ای پادشاه ظالم بابل، بالاخره نابود شدی و جور و ستم تو به پایان رسید. .4
خداوند به قدرت تو خاتمه داد و از تخت سلطنت سرنگونت کرد. .5
تو با خشم و غضب همیشه به مردم آزار می رساندی و با ظلم و ستم بر آن ها حکومت می کردی. .6
حالا همۀ مردم روی زمین آسوده و آرام شده اند و از خوشی سرود می خوانند. .7
درختان صنوبر و سروهای لبنان بخاطر سقوط تو شادمانی می کنند و می گویند: «چون تو سقوط کرده ای، دیگر کسی نیست که ما را قطع کند.» .8
دنیای مردگان برای پذیرائی تو آماده است. ارواح حکمرانان و پادشاهان روی زمین از تختهای خود بر می خیزند و به استقبال تو می شتابند. .9
آن ها به تو می گویند: «تو هم مثل ما ناتوان شدی و با ما فرقی نداری. .10
جلال و شکوه تو به جهنم رفته است و آواز چنگ تو دیگر به گوش نمی رسد. حالا کرمها تشک و مورچه ها لحاف تو است.» .11
ای ستارۀ درخشان صبح، چطور از آسمان افتادی! تو که بر اقوام مقتدر جهان پیروز بودی، چگونه سقوط کردی! .12
در دلت می گفتی: «من به آسمان بالا می روم و تخت شاهی خود را بالای ستارگان خدا برقرار می سازم و بر فراز کوهی در شمال که جای اجتماع خدایان است می نشینم. .13
بالای ابر ها می روم و مثل خدای قادر مطلق می شوم.» .14
اما بر عکس، تو در قعر زمین که دنیای مردگان است سرنگون شدی. .15
مردگان وقتی ترا ببینند حیران می شوند، در فکر فرومی روند و می پرسند: «آیا این مرد همان کسی نیست که زمین را تکان می داد و پادشاهان جهان از ترس او می لرزیدند؟ .16
آیا او نبود که دنیا را به بیابان تبدیل کرد و شهرها را با خاک یکسان ساخت؟ اسیران را آزاد نمی کرد و اجازه نمی داد که به خانه های خود بروند.» .17
پادشاهان جهان در مقبره های مجلل آرمیده اند، .18
اما تو از قبرت بیرون افگنده می شوی و جنازه ات مانند شاخۀ پوسیده می گندد، با اجساد کشته شدگانِ جنگ پوشیده شده در گودالهای سنگی انداخته می شود و پایمال می گردد. .19
چون تو کشورت را ویران کردی و قوم خود را کشتی، بنابران، نسلی از تو باقی نمی ماند و مردم از فامیل شریران هیچ کسی را بیاد نمی آورند. .20
پسرانت بخاطر گناهان اجداد شان کشته می شوند و دیگر نمی توانند به روی زمین سلطنت کنند یا شهرها در آن بسازند.» .21
خداوند قادر مطلق می فرماید: «من علیه بابل بر می خیزم و آنرا با خاک یکسان می کنم نام بابل، بازماندگان و نسل مردم آنرا از بین می برم. .22
بابل را جایگاه خارپشت ها می سازم، آنرا به جبه زار تبدیل می نمایم و با جاروی نابودی جارویش می کنم.» .23
خداوند قادر مطلق قسم خورده می فرماید: «آنچه را که اراده و مقدر کرده ام حتماً واقع می شود. .24
من قدرت آشور را در سرزمین اسرائیل درهم می شکنم و همه را بر کوههای خود پایمال می کنم. یوغ اسارت را از گردن و بار غلامی را از دوش قوم برگزیدۀ خود بر می دارم. .25
دست خود را دراز می کنم و تمام اقوام روی زمین را جزا می دهم. اینست نقشۀ من در مورد مردم جهان.» .26
خداوند قادر مطلق این چنین مقدر فرموده است و هیچ کسی نمی تواند آنرا باطل سازد. دست خود را برای مجازات مردم جهان دراز کرده است و کسی قادر نیست که او را بازدارد. .27
در سالی که آحاز پادشاه وفات کرد، این پیام از جانب خدا نازل شد: .28
«ای فلسطینی ها، عصائی که شما را می زد، شکست. با اینهم شما نباید خوشحال باشید، زیرا اگر ماری بمیرد، مار دیگری بدتر از او بوجود می آید و از آن مار هم اژدهای آتشین پیدا می شود. .29
خداوند از بیچارگان قوم برگزیدۀ خود پاسبانی می کند و آن ها در چراگاه او با خاطر آسوده بسر می برند. اما شما فلسطینی ها از قحطی و گرسنگی هلاک می شوید و بازماندگان تان هم بقتل می رسند. .30
ای شهرهای فلسطینی، ناله و شیون کنید و ای فلسطینی ها، بترسید، زیرا لشکر با انضباط دشمن که سُم اسپان شان گرد و خاک را به هوا بلند می کند، از شمال بسوی شما می آید. .31
به قاصدانی که از فلسطین می آیند چه جواب داده شود؟ به آن ها می گوئیم که خداوند سهیون را تأسیس کرد و قوم بیچارۀ خود را در آن پناه داد.» .32

  Isaiah 14/66