← Ezekiel 22/48 → |
بار دیگر کلام خداوند بر من نازل شد: | .1 |
«ای انسان خاکی، شهر خونخوار اورشلیم را محکوم کن و کارهای زشت و قبیح او را آشکار ساز! | .2 |
و بگو خداوند متعال چنین می فرماید: ای شهری که خون مردم خودت را ریختی، خود را نجس و آلوده ساختی و بت پرستی کردی، | .3 |
بنابران بخاطر قتل و آلودگی و بت پرستی مقصر هستی. پایان زندگی ات نزدیک است و اجلت فرارسیده است. من ترا پیش اقوام و کشورهای جهان رسوا و مسخره می کنم. | .4 |
ای شهر پلید و بدنام، مردمان دور و نزدیک، به تو به نظر حقارت می نگرند. | .5 |
تمام رهبران اسرائیل، هر کدام، با استفاده از نفوذ و قدرت خود خون مردم را ریخته اند. | .6 |
در این شهر هیچ کسی به پدر و مادر خود احترام ندارد. مردم غیر یهود که در تو زندگی می کنند، ظلم می بینند. به یتیمان و بیوه زنان ستم می شود. | .7 |
اماکن مقدس مرا خوار شمردند و روز سبت مرا بی حرمت کردند. | .8 |
بعضی از ساکنین تو، دیگران را با تهمت و دروغ به کشتن می دهند. بعضی به بتخانه های بالای کوه می روند و غذا می خورند و مرتکب کارهای زشت می شوند. | .9 |
برخی با زن پدر خود زنا می کنند. عده ای با زن خود در دورۀ عادت ماهانه اش همبستر می شوند. | .10 |
یکی زن همسایۀ خود را بی عصمت می سازد. دیگری با عروس، با خواهر و با خواهر اندر خود زنا می کند. | .11 |
بعضی پول می گیرند و خون می ریزند. مردم سود می خورند و مال برادران اسرائیل خود را غصب می کنند. همگی مرا فراموش کرده اند.» خداوند متعال فرموده است. | .12 |
«بنابران بخاطر حرص تو و خونهائی که در تو ریخته شده است مشت خود را بر فرق تو فرود می آورم. | .13 |
آیا فکر می کنی که وقتی بخواهم کار خود را با تو تمام کنم، طاقت و توان کافی می داشته باشی؟ این سخنان، کلام من، خداوند، است و آن را عملی می کنم. | .14 |
ساکنینِ ترا در بین اقوام و کشورهای سراسر روی زمین پراگنده می سازم و آلودگی ها و ناپاکی هایت را از بین می برم. | .15 |
اقوام دیگر ترا بی حرمت و بی آبرو می سازند تا بدانی که من خداوند هستم.» | .16 |
کلام خداوند بر من نازل شد و فرمود: | .17 |
«ای انسان خاکی، قوم اسرائیل پیش من مثل تفالۀ است که بعد از ذوب نقره بجا می ماند. آن ها مانند برنج، حلبی، آهن و سُرب هستند که در کوره از نقره جدا می شوند.» | .18 |
بنابراین خداوند متعال چنین می فرماید: «چون آن ها تفالۀ بی مصرف هستند، بنابران همۀ شان را جمع می کنم و به اورشلیم می برم | .19 |
و مثل نقره، برنج، آهن و حلبی در کوره می اندازم و با آتش غضب خود آن ها را ذوب می کنم؛ | .20 |
با دمیدن آتش غضب من همگی در بین کوره ذوب می شوند. | .21 |
و مثلیکه نقره در کوره آب می شود، آن ها هم ذوب می گردند. آنگاه می دانند که من، خداوند، قهر خود را بر آن ها ریخته ام.» | .22 |
کلام خداوند بر من نازل شد: | .23 |
«ای انسان خاکی، به آن سرزمین بگو: تو هرگز پاک نخواهی شد و باران غضب خود را بر تو می فرستم. | .24 |
رهبران آن مانند شیرهای غران هستند که مردم را شکار خود ساخته آن ها را می کشند، مال و اشیای نفیس آن ها را غصب می کنند و زنهای شان را بیوه می سازند. | .25 |
کاهنان آن ها مخالف احکام من تعلیم می دهند، قوانین مرا می شکنند و به مقدسات من احترام ندارند. فرقی بین مقدس و غیر مقدس قائل نیستند، فرق بین اشیای پاک و نجس را تعلیم نمی دهند و روز سبت مرا بی حرمت می سازند. | .26 |
حکمرانان شان مانند گرگهای درنده ای که شکار خود را می درند، خون مردم را می ریزند و از راه خیانت و تقلب سود می برند. | .27 |
انبیای آن ها حقایق را می پوشانند و بجای آن ها رؤیاهای ساخته و پرداختۀ خود را تعریف می کنند و به دروغ می گویند که پیامهای شان از جانب من هستند. در حالیکه من به آن ها پیامی نداده ام. | .28 |
اهالی آنجا با استفاده از زور و قدرت خود مال مردم را غصب می کنند و دست به سرقت می زنند. به اشخاص فقیر و محتاج ظلم می کنند و مال مردم غریب و بیگانه را با زور و جبر می گیرند. | .29 |
من در جستجوی کسی بودم که دیواری را در آنجا بنا کند، و در جاهائی که دیوار شکست کرده است، بایستد و در هنگام غضب من از آن دفاع نماید، اما هیچ کسی را نیافتم. | .30 |
بنابران خشم خود را بر آن ها می ریزم، با آتش غضب خود آن ها را هلاک کرده و به سزای اعمال شان می رسانم.» خداوند متعال فرموده است. | .31 |
← Ezekiel 22/48 → |