2Kings 16/25   

در سال هفدهم سلطنت فَقَح، پسر رِملیا، احاز پسر یوتام بر تخت سلطنت یهودا نشست. .1
او بیست ساله بود که پادشاه شد و مدت شانزده سال در اورشلیم سلطنت کرد. او در زندگی، مثل جد خود، داود که خداوند، خدای خود را با اعمال نیک خود راضی و خوشنود ساخت رفتار نکرد، .2
بلکه راه و روش زشت پادشاهان اسرائیل را در پیش گرفت. او حتی پسر خود را به پیروی از رسوم نفرت آمیز اقوامی که خداوند آن ها را از سر راه مردم اسرائیل دور کرد، قربانی نمود. .3
در معابد بالای تپه ها و زیر هر درخت سبز قربانی کرد و بخور سوزانید. .4
رزین، پادشاه ارام و فَقَح، پسر رِملیا، پادشاه اسرائیل برای جنگ به اورشلیم رفتند و آنرا محاصره کردند، اما نتوانستند آحاز را شکست بدهند. .5
در همان وقت رزین، پادشاه ارام ادارۀ شهر اِیلَت را به دست آورد و یهودیانی را که در آنجا می زیستند، بیرون راند و ارامیان را فرستاد تا در آن شهر زندگی کنند که تا به امروز در آنجا سکونت دارند. .6
آحاز نمایندگانی را پیش تِغلَت فلاسر، پادشاه آشور با این پیام فرستاد: «من مثل یک فرزند، خدمتگار مخلص تو ام. خواهش می کنم که بیائی و مرا از دست پادشاهان ارام و اسرائیل نجات بدهی و در مقابل حملۀ آن ها از من دفاع کنی.» .7
آحاز همچنین هرقدر نقره و طلائیکه در خزانه های عبادتگاه خداوند و قصر شاهی یافت برای پادشاه آشور فرستاد. .8
پادشاه آشور خواهش او را پذیرفت و به دمشق حمله کرد. آنرا تصرف نمود و مردم آنجا را اسیر کرد و به قیر برد و خود رزین را بقتل رساند. .9
وقتی آحاز به ملاقات پادشاه آشور به دمشق رفت و قربانگاه آنجا را دید نقشۀ ساختمان آنرا با تمام جُزئیاتش برای اوریای کاهن فرستاد. .10
اوریا مطابق نقشه ای که آحاز از دمشق برایش فرستاده بود، شروع به ساختن قربانگاهی با همان شرایط و تفصیلات کرد و تا پیش از بازگشت آحاز از دمشق تکمیلش نمود. .11
وقتی پادشاه بازگشت و قربانگاه را دید، رفت .12
و قربانی سوختنی و هدیۀ آردی تقدیم کرد. شراب و خون قربانی صلح را بر آن ریخت. .13
قربانگاه برنجی را که وقف خداوند شده بود و در پیشروی عبادتگاه خداوند قرار داشت، برداشت و در سمت شمال قربانگاه نَو گذاشت. .14
بعد پادشاه به اوریا امر کرد و گفت: «بر این قربانگاه بزرگ، قربانی سوختنی صبحانه، هدیۀ آردی شامگاهی، قربانی سوختنی و آردی پادشاه و قربانی مردم را باید تقدیم کنی و خون همه قربانی ها را بر آن بریزی، اما قربانگاه برنجی باید تنها برای استفادۀ شخصی من، بخاطر خواستن هدایت از خداوند باشد.» .15
پس اوریا همه چیزی را که پادشاه امر کرده بود اجرا کرد. .16
بعد آحاز چوکات پایه ها را باز کرد و طشتها را از بالای آن برداشت و همچنین حوض بزرگ برنجی را که بر پشت دوازده گاو برنجی قرار داشت پائین کرد و بر پایۀ سنگی گذاشت. .17
آحاز برای خوشنودی پادشاه آشور تخت شاهی را از داخل عبادتگاه خداوند برداشت و راه مخصوصی را که برای رفتن شاه به عبادتگاه و شرکت در مراسم درست کرده بودند، مسدود نمود. .18
بقیۀ وقایع دوران سلطنت آحاز و کارهای او در کتاب تاریخ پادشاهان یهودا ثبت اند. .19
بعد آحاز فوت کرد و در مقبرۀ شاهی، در شهر داود بخاک سپرده شد. بعد از او پسرش، حِزقِیا بر تخت سلطنت نشست. .20

  2Kings 16/25