← 2Chronicles 15/36 → |
روح خداوند بر عَزَریا (پسر عودید) آمد | .1 |
و او به ملاقات آسا رفت و به او گفت: «ای آسا و مردم یَهُودا و بنیامین بشنوید. اگر شما طالب خدا باشید او را می یابید! و اگر او را ترک کنید او هم شما را ترک می کند. | .2 |
تا یک زمان طولانی، قوم اسرائیل بدون خدای برحق و واقعی زندگی می کردند. کاهنی نبود که آن ها را تعلیم بدهد. دین و شریعت نداشتند. | .3 |
اما وقتی درمانده و بیچاره شدند، به خداوند، خدای اسرائیل پناه آوردند. در طلب او شدند و او را یافتند. | .4 |
در آن زمان چون امنیت وجود نداشت، گشت و گذار هم خالی از خطر نبود و همه مردم در یک وضع اضطراب و پریشانی بسر می بردند. | .5 |
قومی با قومی و شهری با شهرِ دیگر می جنگیدند، زیرا خداوند خواست که مردم به این بلاها گرفتار شوند. | .6 |
اما شما باید جرأت داشته باشید و با ارادۀ قوی زندگی را به پیش ببرید، زیرا با اجرای اعمال نیک اجر بزرگی نصیب تان می شود.» | .7 |
چون آسا کلام و پیام خداوند را از زبان عَزَریا، پسر عودید شنید، جرأت یافت و تمام بتها را از سراسر سرزمین یَهُودا و بنیامین و همچنین بتهای شهرهائی را که در کوهستان افرایم تصرف کرده بود، از بین بُرد. قربانگاه خداوند را که در پیش روی برندۀ عبادتگاه بود ترمیم کرد. | .8 |
بعد تمام مردم یَهُودا و بنیامین و همچنان یک تعداد زیاد مهاجرین قبایل افرایم، مَنَسّی و شمعون را جمع کرد. (مردم این سه قبیله وقتی خبر شدند که خداوند با آسا است، به آنجا مهاجرت کردند.) | .9 |
پس این گروه عظیم در ماه سوم سال پانزدهم سلطنت آسا در اورشلیم گِرد آمدند. | .10 |
در آن روز هفتصد گاو و هفت هزار گوسفند از غنیمتی که با خود آورده بودند، برای خداوند قربانی کردند. | .11 |
بعد با تمام دل و جان عهد نمودند که تنها خداوند، خدای اسرائیل را پرستش کنند. | .12 |
و هر کسیکه این پیمان را بشکند، خواه کوچک باشد خواه بزرگ، خواه مرد باشد خواه زن، باید کشته شود. | .13 |
آنگاه همگی با خوشی و با آواز بلند و با نوای شیپور و نَی قَسَم خوردند که به پیمان وفادار بمانند. | .14 |
همه مردم یَهُودا خوشی کردند، زیرا قَسَمی که خوردند از دل و جان بود و چون در طلب خداوند بودند او را یافتند و خداوند هم از هر طرف به آن ها صلح و آرامش بخشید. | .15 |
آسا حتی مادر خود، مَعکه را از مقام او بعنوان ملکه برطرف کرد، زیرا که او بت اَشیره را ساخته بود. آسا آن بت را شکست و خُرد کرد و در وادی قِدرون سوختاند. | .16 |
آسا معابد بالای تپه ها را از بین نبُرد، لیکن در سراسر عمر خود بپاکی و ایمانداری زندگی کرد. | .17 |
همه چیزهائی را که پدرش وقف کرده بود همراه با اشیائی که خودش وقف کرد و شامل ظروف نقره و طلا بودند به عبادتگاه خداوند آورد. | .18 |
تا سال سی و پنجمین سلطنت آسا جنگی رخ نداد و صلح کامل برقرار بود. | .19 |
← 2Chronicles 15/36 → |