| ← 2Chronicles 11/36 → | 
| وقتی رَحُبعام وارد اورشلیم شد، لشکری را که متشکل از یکصد و هشتاد هزار نفر از مردان جنگ آزمودۀ یَهُودا و بنیامین بودند مجهز کرد تا بجنگ اسرائیل بروند و سلطنت را دوباره برای رَحُبعام به دست آورند. | .1 | 
| اما خداوند به شِمَعیه نبی فرمود: | .2 | 
| «به رَحُبعام، پسر سلیمان بگو که خداوند چنین می فرماید: | .3 | 
| تو نباید با برادرانت جنگ کنی. همگی را بخانه های شان برگردان، زیرا شورش و قیام آن ها به ارادۀ من صورت گرفته است.» پس آن ها از فرمان خداوند اطاعت کرده به جنگ یَرُبعام نرفتند. | .4 | 
| رَحُبعام در اورشلیم ماند و برای دفاع از یَهُودا این شهرهای مستحکم و حصاردار را آباد کرد: | .5 | 
| بیت لحم، عیتام، تَقوع، | .6 | 
| بیت صور، سوکوه، عدولام، | .7 | 
| جَت، مریشه، زیف، | .8 | 
| اَدورایم، لاکیش، عزیقه، | .9 | 
| زُرعه، اَیَلون و حِبرون. این شهرها در سرزمین یَهُودا و بنیامین واقع بودند. | .10 | 
| قلعه های مستحکمی هم در آن ها ساخت و هر کدام ذریعۀ یک عده محافظین مراقبت می شد و دارای ذخایر غذا، روغن و شراب بود. | .11 | 
| و در اسلحه خانه های همۀ آن ها سپر و نیزه ذخیره کرد و شهرها را از هر جهت استحکام بخشید. به این ترتیب، او قبایل یَهُودا و بنیامین را تحت فرمان خود نگهداشت. | .12 | 
| اما کاهنان و لاویان از شهرهای قبایل دیگر، خانه و دارائی خود را ترک کردند و به یَهُودا و اورشلیم آمدند. زیرا یَرُبعام و پسرانش آن ها را از وظایف شان بعنوان کاهنان خداوند برطرف کردند | .13 | 
| اما کاهنان و لاویان از شهرهای قبایل دیگر، خانه و دارائی خود را ترک کردند و به یَهُودا و اورشلیم آمدند. زیرا یَرُبعام و پسرانش آن ها را از وظایف شان بعنوان کاهنان خداوند برطرف کردند | .14 | 
| و بعوض آن ها کاهنان شخصی خود را در معابد، برای بتهای اجنه و گوساله تعیین کردند. | .15 | 
| مردمان دیگر هم از همه قبایل اسرائیل که خواستار و طالب خداوند، خدای اسرائیل بودند، بدنبال آن ها برای ادای قربانی بحضور خداوند، خدای اجداد شان به اورشلیم آمدند. | .16 | 
| به سلطنت یَهُودا استحکام بخشیدند و به این ترتیب، آن ها در استحکام سلطنت رَحُبعام کمک کردند. رَحُبعام، پسر سلیمان برای سه سال در آرامش و امنیت بسر برد. در طی همین مدت سه سال آن ها مثل زمان داود و سلیمان راه راست خداوند را تعقیب نمودند. | .17 | 
| بعد رَحُبعام با مَحَلَت، دختر یَریموت عروسی کرد. (یَریموت یکی از پسران داود بود که زنش، اَبِیحایَل او را بدنیا آورد. اَبِیحایَل دختر اِلیاب و نواسۀ یِسی بود.) | .18 | 
| مَحَلَت صاحب سه پسر شد بنامهای یعوش، شَمریا و زَهَم. | .19 | 
| سپس رَحُبعام با مَعکه، دختر ابشالوم ازدواج کرد و او اَبِیا، عَتای، زیزا و شلومیت را بدنیا آورد. | .20 | 
| رَحُبعام هجده زن و شصت کنیز داشت و از آن ها صاحب بیست و هشت پسر و شصت دختر شد. او مَعکه، دختر ابشالوم را زیادتر از همه زنان خود دوست داشت | .21 | 
| و پسرش، اَبِیا را بحیث ولیعهد خود تعیین کرد. | .22 | 
| رَحُبعام با فراست و کاردانی مسئولیت های هر کدام از پسران خود را در شهرهای مختلف یَهُودا و بنیامین تعیین نمود. معاشی هم برای مصارف شان وضع کرد و همچنین زنهای زیادی برای هر کدام آن ها گرفت. | .23 | 
| ← 2Chronicles 11/36 → |