← 1Chronicles 5/29 → |
رؤبین پسر اول اسرائیل بود، اما بخاطریکه یکی از زنان پدر خود را بی عصمت ساخت، از حقی که بعنوان پسر اول داشت محروم گردید و آن حق به یکی از فرزندان یوسف، پسر اسرائیل داده شد. بنابران، نام او بعنوان پسر اول شامل نسب نامه نیست. هرچند آن حق به یوسف داده شد، | .1 |
اما یهودا از بین همه قبایل، یک قبیلۀ نیرومند گردید و از آن یک پادشاه بوجود آمد. | .2 |
پسران رؤبین، فرزند اول اسرائیل اینها بودند: حنوک، فَلو، حِزرون و کَرمی. | .3 |
اولادۀ یوئیل: پسرش شِمَعیه، نواسه اش جوج و کواسه اش شِمعی بود. | .4 |
پسر شِمعی میکا، نواسه اش رایه و کواسه اش بَعل بود. | .5 |
پسر بَعل، بیره بود که تِلغَت فِلناسَر، پادشاه او را به اسارت برد. او رهبر قبیلۀ رؤبین بود. | .6 |
اینها خویشاوندان او هستند که رهبران قبیله بودند و شامل فهرست نسب نامه شدند: یعی ئیل، زکریا، باِلَع (پسر عزاز، نواسۀ شِمَع، کواسۀ یوئیل). اینها در عروعیر و تا نِبو و بعل معون | .7 |
اینها خویشاوندان او هستند که رهبران قبیله بودند و شامل فهرست نسب نامه شدند: یعی ئیل، زکریا، باِلَع (پسر عزاز، نواسۀ شِمَع، کواسۀ یوئیل). اینها در عروعیر و تا نِبو و بعل معون | .8 |
و بطرف شرق تا مدخل بیابان که تا دریای فرات پراگنده بودند، زیرا رمه و گلۀ شان در سرزمین جِلعاد بسیار زیاد شدند. | .9 |
در دوران سلطنت شائول با هاجری ها جنگیدند و آن ها را شکست داده مُلک و جای آن ها را در سرزمین جِلعاد اشغال کردند. | .10 |
قبیلۀ جاد در همسایگی قبیلۀ رؤبین، در سرزمین باشان و تا سَلخه زندگی می کردند. | .11 |
مهمترین شخصیت قبیلۀ شان یوئیل و بعد از او شافام، یَعنای و شافاط در باشان بودند. | .12 |
اعضای دیگر قبیله به هفت خانوادۀ ذیل تعلق داشتند: میکائیل، مَشُلام، شَبَع، یورای، یَعکان، زیع و عِبِر. | .13 |
اینها اولادۀ اَبِیحایَل پسر حوری، پسر یاروح، پسر جِلعاد، پسر میکائیل، پسر یَشِیشای، پسر یَحدو و پسر بوز بودند. | .14 |
اَخی پسر عبدئیل، نواسۀ جونی رئیس قبیله بود. | .15 |
این مردم جِلعاد و اطراف آنرا در سرزمین باشان و همچنین چراگاه های وسیع شارون را در اختیار خود داشتند. | .16 |
نامهای آن ها با نسب نامۀ شان در زمان سلطنت یَرُبعام، پادشاه اسرائیل ثبت دفتر شده اند. | .17 |
قبایل رؤبین، جاد و نیم قبیلۀ مَنَسّی چهل و چهار هزار و هفتصد و شصت نفر جنگجویان دلاور داشتند که همگی مجهز با سپر و شمشیر و تیراندازان ماهر و آزموده بودند. | .18 |
آن ها با هاجری ها، یَطور، نافیش و نوداب جنگیدند. چون به خدا ایمان داشتند، در حین جنگ بحضور او زاری کردند و از او کمک خواستند. خدا دعای شان را قبول فرمود و آن ها بر دشمن غلبه یافتند و هاجری ها و متحدین شان تسلیم شدند. | .19 |
آن ها با هاجری ها، یَطور، نافیش و نوداب جنگیدند. چون به خدا ایمان داشتند، در حین جنگ بحضور او زاری کردند و از او کمک خواستند. خدا دعای شان را قبول فرمود و آن ها بر دشمن غلبه یافتند و هاجری ها و متحدین شان تسلیم شدند. | .20 |
در نتیجه پنجاه هزار شتر، دوصد و پنجاه هزار گوسفند و دو هزار الاغ هاجری ها را به دست آوردند و همچنین یکصد هزار نفر شان را اسیر گرفتند. | .21 |
بسیاری از مردم آن ها را کشتند، زیرا آن جنگ، جنگ خدا بود و آن ها تا زمان تبعید در آنجا بسر بردند. | .22 |
نفوس نیم قبیلۀ مَنَسّی زیاد بود. جای سکونت آن ها از باشان تا بَعل حِرمون، سنیر و کوه حِرمون وسعت داشت. | .23 |
رؤسای خانواده های شان اشخاص ذیل بودند: عافر، یِشعی، اَلِی ئیل، عَزرئیل، ارمیا، هودویا و یَحدی ئیل. همۀ اینها رهبران جنگجو، شجاع و مشهور خانواده های خود بودند. | .24 |
اما آن ها در مقابل خدای اجداد خود گناه کردند. بتهای مردم آن سرزمین را که خداوند از سر راه شان محو کرده بود، می پرستیدند. | .25 |
بنابران، خداوند سبب شد که فول، پادشاه آشور (مشهور به تِغلَت فِلناسَر) به کشور شان حمله کند و مردم قبیلۀ رؤبین، جاد و نیم قبیلۀ مَنَسّی را به حَلَح، خابور، هارا و دریای جوزان به اسارت ببرد. آن ها تا به امروز در آنجا باقی ماندند. | .26 |
← 1Chronicles 5/29 → |