← 1Chronicles 14/29 → |
حیرام، پادشاه صور نمایندگان خود را با چوب سرو، معمار و نجار پیش داود فرستاد تا قصری برای او آباد کنند. | .1 |
آنگاه داود دانست که خداوند اساس سلطنت او را بنا نهاده و بخاطر قوم برگزیدۀ خود، اسرائیل پادشاهی او را آنچنان عظمت بخشیده است. | .2 |
داود در اورشلیم با زنهای دیگر عروسی کرد و دارای پسران و دختران زیادی شد. | .3 |
اینها نامهای فرزندان او هستند که در اورشلیم بدنیا آمدند: شَموع، شوباب، ناتان، سلیمان، | .4 |
ایبحار، اَلِیشُوع، اَلِیفالَط، | .5 |
نوجه، نِفج، یافیع، | .6 |
اَلِیشمع، بَعلیادع و اَلِیفَلَط. | .7 |
چون فلسطینی ها شنیدند که داود بحیث پادشاه سراسر اسرائیل انتخاب شده است، سپاه خود را برای حمله مجهز کردند تا با او بجنگند. وقتی به داود این خبر رسید به مقابلۀ شان رفت. | .8 |
فلسطینی ها حملۀ خود را در وادی رفائیم شروع کردند. | .9 |
داود از خدا سوال کرد: «اگر بجنگ فلسطینی ها بروم، آیا مرا بر آن ها پیروز می سازی؟» خداوند فرمود: «برو و من آن ها را به دست تو شکست می دهم.» | .10 |
پس داود به بَعل فراسیم رفت و آن ها را در آنجا شکست داد و گفت: «خدا مثل سیلابی که بند آب را از هم می شگافد، دشمنان را به دست من شکست داد.» بنابران، آنجا را بَعل فراسیم (یعنی خدائی که از هم می شگافد)، نامید. | .11 |
مردم اسرائیل بتهای آن ها را که بجا گذاشته بودند، جمع کردند و داود امر کرد که همه را در آتش بسوزانند. | .12 |
فلسطینی ها بار دیگر به وادی حمله کردند. | .13 |
چون داود با خداوند مشوره کرد، خداوند به او فرمود: «اینبار از روبرو حمله مکن، بلکه دَور خورده از پیشروی درختان توت حمله ببر. | .14 |
وقتیکه صدای پا را از بالای درختان توت شنیدی، آن صدا اشارۀ حمله است و برو با آن ها بجنگ، زیرا من پیش از تو به آنجا می روم و زمینۀ شکست فلسطینی ها را فراهم می کنم.» | .15 |
داود مطابق هدایت خداوند عمل کرد و فلسطینی ها را از جِبعون تا جازِر شکست داد. | .16 |
به این ترتیب، نام داود در تمام کشورها مشهور گردید و خداوند باعث شد که همه اقوام از او بترسند. | .17 |
← 1Chronicles 14/29 → |